جستجوی پیشرفته
بازدید
4612
آخرین بروزرسانی: 1401/11/01
خلاصه پرسش
جدا از حدیث قرب نوافل، آیا روایتی مرتبط با قرب فرائض نیز داریم که نزدیک‌شدن به خدا از راه انجام فرائض را برتر از تقرب از راه انجام نوافل بداند؟!
پرسش
آیا حدیث قرب فرائض: «ما یتقرب إلی عبدى بشى‏ء أحب الى مما افترضته علیه، و ما زال یتقرب الى عبدى‏ بالفرائض‏ حتى اذا ما احبه و اذا أحببته کان سمعى الذى اسمع به، و بصرى الذى ابصر به، و یدى‏ التى ابطش بها ...» که در کتاب هزار و یک نکته آمده، دارای سند بوده و در منابع پیشین نقل شده است؟!
پاسخ اجمالی

به مسئله‌ی قرب فرائض، در روایت معتبری تصریح نشده است. البته در برخی کتاب‌های متأخر روایتی غیر مستند در این مورد نقل شده است که به نظر می‌رسد روایت مستقلی نباشد، بلکه شاید برداشت و استنباط از روایت قرب نوافل باشد، هر چند محتوای آن‌را با توجیه و تفسیر می‌توان پذیرفت.

پاسخ تفصیلی

نخست باید گفت؛ فرائض و واجبات را به هیچ وجه نمی‌توان به بهانه‌ی انجام نوافل و مستحبات ترک کرد؛[1] زیرا انسان اگر تنها به انجام واجبات و ترک محرمات بسنده کند، می‌تواند به درجه مطلوبی از تقرب دست یابد. با این وجود، اگر فردی علاوه بر انجام واجبات، مستحباتی را نیز انجام دهد و مکروهاتی را ترک کند،‌ طبیعی است که به مقام بالاتری دست خواهد یافت.

از این‌رو نمی‌توان پذیرفت فردی که تنها به واجبات پرداخته، مقامی برتر از انسان خودساخته‌ای داشته باشد که با رعایت تمام شرایط هم به انجام فرائض و هم به انجام نوافل بپردازد، و اگر در جایی مطرح شود که قرب فرائض برتر از قرب نوافل است، شاید از نگاهی دیگر به این موضوع نگریسته شده باشد.

با این مقدمه به نکاتی در مورد آنچه در پرسش مطرح شده اشاره خواهیم کرد.

  1. حدیث قرب نوافل، از احادیثی است که در معتبرترین منابع شیعه و اهل‌‌سنت نقل شده است.

امام صادق‌(ع) به نقل از پیامبر اسلام(ص) فرمود:

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِی وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبْدٌ بِشَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ‏ إِلَیَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَیْ‏ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی عَنْ مَوْتِ الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَکْرَهُ مَسَاءَتَهُ‏»؛[2]

خداى عز و جل می‌فرماید: هرکس به یکی از دوستانم اهانت کند، گویا براى جنگ با من کمین کرده است، و برایم چیزی دوست‌داشتنی‌تر از آن نیست که بنده‌ای با انجام آنچه بر او واجب کرده‏ام به من نزدیک شود، و با این وجود او به وسیله مستحبات تا اندازه‌ای به من نزدیک می‌شود که به او عشق بورزم و در این هنگام است که گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود، و چشم او می‌گردم که با آن ببیند، و زبان او می‌شوم که با آن سخن گوید، و دست او می‌شوم که با آن چیزها را می‌گیرد، اگر مرا بخواند پاسخش خواهم داد، و اگر از من خواهشى کند، به او می‌دهم، و من در کارهایى که انجام می‌دهم، هیچ تردیدی مانند تردیدم در قبض روح مؤمن ندارم، (زیرا) او مرگ را خوش ندارد، و من ناراحتی او را خوش ندارم».

این حدیث از لحاظ سند اگرچه مجهول است؛[3] اما با توجه به دیگر روایات، می‌توان آن‌را پذیرفت.[4]

مشابه این روایت در صحیح بخاری این‌گونه نقل شده است:

«مَنْ عَادَى لِی وَلِیًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالحَرْبِ، وَمَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ، وَمَا یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ: کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ، وَیَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا، وَإِنْ سَأَلَنِی لَأُعْطِیَنَّهُ، وَلَئِنِ اسْتَعَاذَنِی لَأُعِیذَنَّهُ، وَمَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَیْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِی عَنْ نَفْسِ المُؤْمِنِ، یَکْرَهُ المَوْتَ وَأَنَا أَکْرَهُ مَسَاءَتَهُ».[5]

  1. در روایات یادشده تأکید بر قربی است که از راه نوافل به دست آمده، اگرچه اجمالا و در ابتدا نیز به قرب فرائض اشاره شده و بر این موضوع تأکید شده است که خدای متعال از بنده خود در عبادتی حداقلی، بیش از واجبات را نمی‌خواهد.
  2. اما در برخی از منابع متأخر، روایتی نقل شده است که تنها به قرب فرائض پرداخته و از نوافل سخنی به میان نمی‌آید:

«قال الله عز و جل ما یتقرب الى عبدى بشى‏ء أحب الى مما افترضته علیه، و ما زال یتقرب الى عبدى بالفرائض حتى اذا ما احبه و اذا أحببته کان سمعى الذى اسمع به، و بصرى الذى ابصر به، و یدى‏ التى ابطش بها».[6]

با جست‌وجویی که در منابع موجود داشتیم، چنین روایتی را در منابع سده‌های قبل نیافتیم. علاوه بر آن فردی مانند محی الدین عربی که موضوع قرب فرائض را نیز مطرح کرده، به صراحت اعلام می‌کند که ما روایت صریحی را در این موضوع نیافتیم: «وهذه هی المحبة العظمی التی ما ورد فیها نص جلی کما ورد فی النوافل».[7]

بر این اساس، احتمال دارد عرفای قدیم، موضوع «قرب فرائض» را از همان روایت مشهور «قرب نوافل» برداشت کرده باشند، نه آن‌که روایت مستقلی در این زمینه وجود داشته باشد.

  1. جدا از روایت قرب فرائض که مستندی برای آن نیافتیم، از منظری دیگر، شاید بتوان برتری قرب فرائض بر قرب نوافل را به نوعی از همان روایات قرب نوافل برداشت کرد؛ زیرا در آنها نیز بیان شده است که چیزی مانند فرائض، انسان را به خداوند نزدیک نمی‌کند؛ و چنین تعبیری در مورد نوافل نیامده است؛ و این می‌تواند نشانگر آن باشد که قرب فرائض در مرحله‌ای برتر از قرب نوافل قرار دارد؛ زیرا آن اصل و این فرع است.
  2. در روایات دیگری نیز بیان شده است که برخی انسان‌ها در اثر اخلاص و بندگی به جایگاهی می‌رسند که خداوند به وسیله آنها اراده خود را محقق می‌کند و آنان واسطه فیض خداوند و به تعبیری همان دست خدا، زبان خدا و چشم خدا هستند.[8] و دست‌یابی به این بندگی خالص با انجام واجبات نیز ممکن است. بنابراین می‌توان از این نگاه، آنچه به عنوان قرب فرائض مطرح شده را نیز پذیرفت.
  3. در تعدادی از کتاب‌های عرفانی در بیان برتری قرب فرائض بر قرب نوافل دلایلی مطرح شده است. از جمله آن‌که اگرچه هم در قرب فرائض و هم در قرب نوافل، مسئله‌ی «فنا» مطرح است؛ اما فنا در قرب نوافل، فنای صفات است و در قرب فرائض، فنای ذات، و فنای ذات، بالاتر از فنای صفات است؛ زیرا فنای ذات به این معنا است که عبد هیچ موجودی حتی وجود خود را نبیند و در نظر او جز وجود حق هیچ وجود دیگری نباشد و این «فنا» ثمره‌ی‌ فرائض است؛ اما فنای صفات، به معنای فنای صفات بشری و ظهور صفات ربوبی در بشر است. در فنای صفاتی، ذات فانی نمی‌شود و تنها صفات بشری معدوم می‌شوند، به طوری که حق در حرکات و سکنات عبد ظهور دارد و این ثمره‌‌ی نوافل است.[9]

به بیان دیگر، بنده و سالک، در مقام قرب نوافل، خود را چنین می‌بیند که علاوه بر انجام واجبات، اعمالی که بر او واجب نبوده را برای قرب به خدای متعال و خشنودی او انجام می‌دهد؛ از این‌رو گویا هنوز به خود توجه داشته و از ذات خود فانی نشده است؛ اما در مقام قرب فرائض، بنده و سالک، هر آنچه موجب رضا و خوشنودی خداوند است بر خود واجب می‌داند و مستحبات و نوافل را  نیز لازمه‌ی عبودیت و بندگی می‌پندارد نه زائد بر بندگی؛ او به همین دلیل آنها را نیز بر خود واجب می‌داند و از باب وجوب و لزوم انجامشان می‌دهد؛ لذا مقام قرب فرائض برتر از قرب نوافل است.


[1]. «ترک واجبات و عمل به مستحبات»، 49456.

[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 352، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[3]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ‌ج 10، ص 381، تهران، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.

[4]. برای اطلاع بیشتر، ر. ک: معارف، مجید، آذرخشی، مصطفی، جایگاه حدیث «قرب نوافل» در منابع فریقین و بررسی تطبیقی رویکرد عرفا و محدّثان نسبت به آن، پژوهشنامه قرآن و حدیث، ص 7 – 45، شماره هفتم، تابستان و پاییز 1389ش.

[5]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق، محمد زهیر بن ناصر، ج 8، ص 105، دمشق، دار طوق النجاح، چاپ اول، 1422ق.

[6]. هاشمى خویى، میرزا حبیب الله، حسن زاده آملىٍ، حسن، کمره‌اى، محمد باقر، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة و تکملة منهاج البراعة (خوئى)، ج 19، ص 322، تهران، مکتبة الإسلامیة، چاپ چهارم، 1400ق.

[7]. محیى الدین بن عربى، الفتوحات المکیة(اربع مجلدات)، ج 4، ص 449 ، بیروت، دار الصادر، چاپ اول، بی‌تا.

[8]. ر. ک :«وجه الله بودن امام علی (ع)»، 8680؛ « مقامات ائمه»، 12026؛ «امامان اسمای حسنای خداوند»، 36705.

[9]. برای اطلاع بیشتر، ر. ک: محیى الدین بن عربى، الفتوحات المکیة، ج 4، ص 449؛ جامی، عبدالرحمن، اشعه اللمعات، تصحیح، حامد ربانی، ص 15و 16، تهران، کتابفروشی حامدی، 1352ش؛ حسن زاده آملى، حسن، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1378ش؛ ترخان، قاسم، شخصیت و قیام امام حسین(ع)، ص 97 تا 101، قم، چلچراغ، چاپ اول، 1388ش.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • آیا قبر ابو لؤلؤ قاتل عمر در کاشان است؟
    22257 تاریخ 1392/06/31
    فیروز یا ابولؤلؤ (که قتل عمر خلیفه دوم را به او نسبت می‌دهند) شخصیت مبهمی در تاریخ است: دین وی را برخی از منابع تاریخی، زرتشتی دانسته‌اند،[1] و برخی دیگر او را مسیحی می‌دانند.[2]درباره انگیزه قتل عمر؛ اغلب منابع گفته‌اند: مغیرة ...
  • اتفاقات بعد از ظهور امام زمان(عج) و چگونگی شهادت حضرت را بیان نمایید؟
    26053 14 معصوم 1386/05/30
    امام مهدی(عج) بعد از ظهور به اذن الهى تمام امکانات معنوى و مادى را سازمان دهى کرده، تا حکومت عدل و عدالت جهانى که از بزرگ‌ترین آرمان‌هاى بشریت بوده، تحقق پیدا کند و انسان‌ها به کرامت‌هاى خود و امنیّت سبز فراگیر زندگى الهى نایل آیند. در آن زمان، ...
  • آیا فعالیت‌های ورزشی در حسینیه، در ایامی که از آن استفاده نمی‌شود جایز است؟
    6514 تصرف در موقوفات 1397/08/30
    قانون کلی در مسئله موقوفات آن است که تغییر کاربری آنها جایز نیست، ولی در فرض سؤال، اگر فعالیت‌های ورزشی منافاتی با امور وقف و برنامه‌های اصلی حسینیه نداشته و عرفاً موجب بی‌احترامی به آن مکان نباشد، برخی مراجع معتقدند که می‌توان با هماهنگی با مسئولین مربوطه اقدام ...
  • منظور از «دون الله» چیست؟
    27030 تفسیر 1393/06/30
    «دون» در لغت، دارای معانی متعددی است؛ مانند: غیر، حقیر، پائین، جلو و عقب.[1] در قرآن کریم حدود 74 بار عبارت «دون الله» تکرار شده است که به معنای «غیر»، «به‌جُز» و نیز در مواردی «به جای خدا» است؛ یعنی هرچه غیر خداوند باشد. ...
  • آیا پیروان سایر ادیان موظف به اطاعت از ولی فقیه هستند یا خیر؟
    6985 System 1389/06/28
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:پیروان سایر ادیان که قانون اساسی کشور را پذیرفته اند یا با حکومت اسلامی قرارداد دارند، در محدوده­ی قانون اساسی یا قرارداد مزبور ملزم به اطاعت از ولی فقیه هستند. البته این امر در عالم اثبات و ...
  • آیا بر اساس روایات انسان دارای چهار چشم است؟! و منظور از آن چیست؟
    9005 حدیث 1398/03/21
    ابتدا باید گفت؛ انسان‌ها دارای چشم ظاهر و چشم باطن می‌باشند؛ از این‌رو است که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتی‏ فِی الصُّدُور»؛[1] این رفتارها چشم ظاهری را کور نمی‌کند، بلکه ...
  • آیا شهدا به معراج می روند؟
    8800 اسراء و معراج 1391/05/07
    واژه شناسان «معراج» را به صعود و بالا رفتن معنا کرده اند.[1] بنابر معنای لغوی این کلمه، هر سیر و صعودی را می توان معراج دانست؛ عوامل مختلفی نیز می توانند در این معراج دخیل باشند؛ عبادات از جمله مهم ترین و مؤثرترین ...
  • آیا طبق نظر آیت الله سیستانی، زنان قرشیه در مسئله ی حیض با دیگران تفاوت دارند؟
    25964 Theoretical 1385/12/22
    آیت الله العظمی سیستانى در این باره می فرمایند: خونى را که زنها پس از تمام شدن شصت سال مى‏بینند حکم حیض را ندارد و احتیاط مستحبّ آن است که زنهایى که قرشیّه نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنانچه خون را طورى ببینند ...
  • اول وقت نماز صبح از نظر آقای بهجت چه زمانی می باشد؟
    17181 Laws and Jurisprudence 1390/05/27
    نظر حضرت آیةالله بهجت در این زمینه با سایر مراجع یکسان است و آن به این شرح است:"نزدیک اذان صبح از طرف مشرق نور سفیدى رو به بالا حرکت مى‌کند که آن را فجر اول گویند؛ موقعى که آن سفیدى پهن شد، فجر دوم و ...
  • آیا دیده شدن عکس بدون حجاب دوران کودکی خانمی که الآن بزرگ شده؛ توسط نامحرم گناه دارد؟
    40538 نگاه به فیلم و عکس نامحرم 1392/02/26
    نگاه کردن نامحرم به عکس کودکی زن، در صورتی‌که بدون شهوت و مفسده‌ای باشد، مانعی ندارد. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): اگر مفسده نداشته باشد اشکال ندارد. حضرت آیت الله ...

پربازدیدترین ها