جستجوی پیشرفته
بازدید
9580
آخرین بروزرسانی: 1396/06/20
خلاصه پرسش
وجه تسمیه فلسفه به فلسفه اولی چیست؟
پرسش
با سلام؛ وجه تسمیه فلسفه به فلسفه اولی چیست؟ با توجه به این‌که در نظام سنتی قدیم فلسفه بعد از طبیعیات و ریاضیات تعلیم داده می‌شد؛ چرا آنان به فلسفه، صفت اول را اطلاق می‌کردند؟
پاسخ اجمالی
واژه «فلسفه» ریشه یونانى دارد. همه علماى قدیم و جدید که با زبان یونانى و تاریخ علمى یونان قدیم آشنا بوده‏اند مى‏گویند: این لغت مصدر جعلى عربى کلمه «فیلوسوفیا» است. کلمه «فیلوسوفیا» مرکّب از دو کلمه «فیلو» و «سوفیا» است. کلمه «فیلو» به معناى دوست‌دارى و کلمه «سوفیا» به معناى دانایى است. پس کلمه «فیلوسوفیا» به معناى دوست‌دارى دانایى است؛ و افلاطون، سقراط را «فیلوسوفس» یعنى دوست‌دار دانایى معرفى می‌کند. بنابر این، کلمه «فلسفه» که مصدر جعلى عربى بوده به معناى فیلسوفی‌‏گرى است.
قبل از سقراط گروهى پدید آمدند که خود را «سوفیست»، یعنى دانشمند می‌نامیدند. این گروه ادراک انسان را مقیاس حقیقت و واقعیت می‌گرفتند و در استدلال‌هاى خود مغالطه به کار می‌بردند.
تدریجا لغت «سوفیست» مفهوم اصلى خود را از دست داد و مفهوم «مغالطه‌کار» به خود گرفت و سوفیست‌‏گرى مرادف شد با مغالطه‌کارى. کلمه «سفسطه» در زبان عربى مصدر ساختگى «سوفیست» است که اکنون در میان ما به معناى مغالطه‌کارى است.
سقراط به علت تواضع و فروتنى که داشت، و هم شاید به علت احتراز از همردیف شدن با سوفیست‌ها، امتناع داشت که او را «سوفیست» یا دانشمند خوانند؛ از این‌رو خود را «فیلسوف» یعنى دوست‌دار دانش خواند. تدریجا کلمه «فیلوسوفیا» بر عکس کلمه «سوفیست» که از مفهوم «دانشمند» به مفهوم «مغالطه‌کار» سقوط گرفت، از مفهوم «دوست‌دار دانش» به مفهوم «دانشمند» ارتقا یافت و کلمه «فلسفه» نیز مرادف شد با دانش. بنابر این لغت «فیلسوف» به عنوان یک لغت اصطلاحى، قبل از سقراط به کسى اطلاق نشده، و بعد از سقراط نیز بلافاصله به کسى اطلاق نشده است.
لغت «فلسفه» نیز در آن ایّام هنوز مفهوم مشخص نداشته، و می‌‏گویند ارسطو نیز این لغت را به کار نبرده، بلکه بعدها اصطلاح «فلسفه» و «فیلسوف» رایج شده است.                       
فلسفه در اصطلاح مسلمانان‏
مسلمانان این لغت را از یونان گرفته، صیغه عربى از آن ساختند و صیغه شرقى به آن دادند و آن‌را به معناى «مطلق دانش عقلى» به کار بردند.
 «فلسفه» در اصطلاح شایع مسلمین نام یک فن خاص و دانش خاص نیست. همه دانش‌هاى عقلى را در مقابل دانش‌هاى نقلى؛ مانند لغت، نحو، صرف، معانى، بیان، بدیع، عَروض، تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تحت عنوان کلى «فلسفه» نام می‌بردند؛ و چون این لغت مفهوم عامّى داشت، قهرا «فیلسوف» به کسى اطلاق می‌شد که جامع همه علوم عقلى آن زمان، اعمّ از الهیات، ریاضیات، طبیعیات، سیاسیات، اخلاقیات و منزلیات بوده باشد؛ و به این اعتبار بود که می‌گفتند: «هر کس فیلسوف باشد، جهانى می‌شود علمى، مشابه جهان عینى».
مسلمانان آن‌گاه که می‌خواستند تقسیم ارسطویى را درباره علوم بیان کنند، کلمه «فلسفه» یا کلمه «حکمت» را به کار می‌بردند، و می‌گفتند: فلسفه (یعنى علم عقلى) بر دو قسم است: نظرى و عملى.
 «فلسفه نظرى» آن است که درباره اشیاء آن‌چنان‌که هستند بحث می‌کند، و «فلسفه عملى» آن است که درباره افعال انسان آن‌چنان‌که باید و شایسته است باشد، بحث می‌کند. فلسفه نظرى بر سه قسم است: الهیات یا فلسفه عُلیا، ریاضیات یا فلسفه وسطى‏، طبیعیات یا فلسفه سفلى‏.
فلسفه علیا یا الهیات به نوبه خود مشتمل بر دو فنّ است: امور عامّه، و دیگر الهیات بالمعنى الاخص.
ریاضیات چهار بخش است و هر کدام علم جداگانه است: حساب، هندسه، هیئت، موسیقى.
طبیعیات نیز به نوبه خود بخش‌ها و اقسام زیادى دارد. فلسفه عملى نیز به نوبه خود تقسیم می‌شود به، علم اخلاق، علم تدبیر منزل، علم سیاست مدن. بنابراین فیلسوف کامل یعنى جامع همه علوم نامبرده.                       
فلسفه حقیقى یا علم اعلى
از نظر این فلاسفه، در میان بخش‌هاى متعدد فلسفه، یک بخش نسبت به سایر بخش‌ها امتیاز خاص دارد و گویى یک سر و گردن از همه آنها بلندتر است. و آن همان است که به نام‌هاى «فلسفه اولى‏»، «فلسفه علیا»، «علم اعلى»، «علم کلّى»، «الهیّات»، «ما بعد الطبیعه» (متافیزیک) خوانده می‌شود. امتیاز این علم نسبت به سایر علوم، در این است:
الف) - به عقیده قدما- از هر علم دیگر برهانی‌تر و یقینی‌تر است.
ب) بر همه علوم دیگر ریاست و حکومت دارد، و در واقع ملکه علوم است، زیرا علوم دیگر به او نیاز کلى دارند و او نیاز کلى به آنها ندارد.
ج) این‌که از همه علوم دیگر کلی‌تر و عام‌تر است. از نظر این فلاسفه، فلسفه حقیقى همین علم است؛ از این‌رو گاهى کلمه «فلسفه» به خصوص این علم اطلاق می‌شد، ولى این اطلاق به ندرت اتفاق می‌افتاد.
پس، از نظر قدماى فلاسفه، لغت «فلسفه» دو معنا داشت: یکى معناى شایع، که عبارت بود از مطلق دانش معقول که شامل همه علوم غیر نقلى بود؛ دیگر معناى غیر شایع، که عبارت بود از علم الهى یا فلسفه اولى‏ که از شعب سه گانه فلسفه نظرى است.[1]

[1]. ر. ک: مطهری، مرتضی، فقه و حقوق(مجموعه آثار)، ج ‏5، ص 128 - 131، تهران، صدرا، چاپ اول، بی‌تا. 
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    753168 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    731180 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    643527 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و تصمیم جدی ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    643439 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    639199 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    576997 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    576581 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    558892 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    558789 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • می خواهم دعا کنم همسرم در زندگی مطیع من باشد آیا در این زمینه دعایی از اهل بیت (ع) به ما رسیده است؟
    545040 Practical 1389/02/22
    دعاها، لازم نیست حتماً به زبان عربى خوانده شوند؛ هرچند به عربی بهتر است، حتى دعا در نماز به زبان فارسى جایز است.نکته مهم تر این که انسان باید شرایط دیگر تأثیر گذاری دعا ...