جستجوی پیشرفته
بازدید
7869
آخرین بروزرسانی: 1394/10/22
خلاصه پرسش
در مورد کتاب «الإمامة و التبصرة من الحیرة» و مؤلف آن «على بن حسین بن موسی بن بابویه» توضیحاتی ارائه نمایید؟
پرسش
کتاب «الامامه و التبصره من الحیره» چگونه کتابی است؟ احادیث او چگونه است؟
پاسخ اجمالی
کتاب «الإمامة و التبصرة من الحَیرة» اثرى است از على بن حسین بن موسی بن بابویه القمى (متوفای 329 ق) که به موضوع امامت به نحو عام و به موضوع غیبت امام مهدى(عج) بطور ویژه پرداخته است.
با توجه این‌که بررسی تمام روایات یک کتاب حدیثی - مانند «الامامة و التبصرة» - کاری است مشکل که نیاز به کتابی مستقل و شاید حجیم‌تر از کتاب اصلی دارد، ولی اجمالاً می‌توان گفت: این کتاب از منابع روایی مهم شیعی بوده و تا حد زیادی مورد اطمینان است.
 
پاسخ تفصیلی
کتاب «الإمامة و التبصرة من الحَیرة» اثرى است از «ابوالحسن على بن حسین بن موسی بن بابویه القمى»[1] (متوفای 329ق[2]) معروف به «صدوق اول»، که به موضوع امامت به نحو عام و به موضوع غیبت امام مهدى(عج) به‌طور ویژه پرداخته است. برای شناخت این کتاب؛ نخست نویسنده آن معرفی شده، سپس درباره اهمیت این کتاب و میزان اعتبار آن، بحث می‌شود.
آشنایی با مؤلف
ابوالحسن على بن حسین بن موسی بن بابویه القمى از خاندان بابویه بود. اما میان این خاندان، ابوالحسن علی بن حسین و فرزندش محمد بن علی(شیخ صدوق) از همه بارزتر بوده‌اند. این دو بزرگوار، خدمات فراوانی به اسلام و تشیع کرده‌اند و در این راستا، کتب فراوانی از خود به‌جای گذاشتند.
کتاب‌های تراجم، درباره سال تولد وی چیزی بیان نکرده‌اند. آنچه درباره تولد او گفته شده، فقط محل تولد او است که آن‌را شهر مقدس قم می‌دانند.[3]
خاندان ابن بابویه از بزرگان اهل علم بودند. در کلمات بزرگان علم و دین، عباراتی دیده می‌شود که به این مطلب اشعار دارد. از جمله آن‌که افندی اصفهانی(متوفای 1130ق) - صاحب «ریاض العلماء» - درباره این خاندان می‌گوید: «او (حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه) و برادرش صدوق و فرزند این شیخ (حسین بن علی حسین) و نوه‌اش و نوادگانش، تا زمان شیخ منتجب الدین، همه از اکابر علما بوده‌اند».[4]
علی بن حسین بن بابویه، با امام عسکری(ع)، و با امام مهدی(ع)، نامه‌نگاری داشته و هر دو امام نیز در حق او دعا می‌کنند که صاحب فرزندانی صالح شود.[5]
اگر چه اصل این مکاتبات نیز برای او افتخاری است، اما آنچه که بر این افتخار می‌افزاید و برای بزرگی و عظمت شأن او کفایت می‌کند، جواب امام عسکری(ع)، به وی و عباراتی است که حضرتشان برای او به کار می‌برد: «توصیه می‌کنم تو را ای شیخ من[6] و ای کسی که مورد اعتماد من هستی، ای ابا الحسن علی بن الحسین قمی! خداوند تو را به آنچه مورد رضای او است موفق کند و به رحمتش از نسل تو اولاد صالحی قرار دهد...».[7]
ناگفته نماند که؛ علی بن الحسین بن بابویه متوفای 329 ق است و امام عسکری(ع)، در سال 260 ق[8] به شهادت رسید. اگر بگوییم وی، زمان شهادت حضرت 60 یا 70 سال عمر داشت، باید تقریباً 120 یا 130 سال عمر کرده و از معمّرین(پیران و سالخوردگان) باشد، که هیچ کسی چنین چیزی نگفته است؛ پس این نامه در دوران جوانی و سال‌های آغاز جوانی برای او نوشته شده است. عجب آن‌که امام(ع)، او را با عناوینی؛ مانند شیخی و معتمدی خطاب می‌کند که این، خود بیانگر مقام والای آن بزرگوار است.[9]
علی بن الحسین، به وسیله علی بن جعفر بن أسود، نامه‌ای به حسین بن روح (نایب سوم امام زمان) نوشت و از او خواست نامه‌ای به امام زمان(ع) بنویسد و برایش طلب فرزند کند. امام(ع)، برایش نوشت: «برای خواسته‌ات دعا کردم؛ خداوند دو پسر خیّر به تو عنایت می‌کند».[10] حاصل این دعای حضرت، ابو عبدالله و ابوجعفر (شیخ صدوق) بود که هر دو از علمای بزرگ شدند.
ابن سَوره قمی می‌گوید: «هر وقت ابوجعفر و ابوعبدالله (دو فرزند علی بن الحسین) چیزی روایت می‌کردند که مردم، از حفظ آنها تعجب می‌کردند، می‌گفتند: "این شأن، مخصوص شما است؛ زیرا امام زمان(ع)، برای شما دعا کرده است" و این کلام، میان مردم قم شایع بود.[11]
ابوالحسن على بن حسین بن بابویه از دیدگاه علماء
نجاشی(متوفای 450ق) -از علمای بزرگ رجال- درباره او می‌گوید: «(ابن بابویه) از مشایخ و علمای قم بود که در عصر خویش بر دیگران پیشتاز، فقیه‌ترین و موثّق‌ترین آنها بوده است».[12]
ابن ندیم(متوفای 438ق) گفته است: «علی بن الحسین بن موسى قمی، از ثقات فقهای شیعه بود».[13]
شیخ طوسی(متوفای 460ق)، درباره او چنین گفته است: «علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی؛ فقیه جلیلی بود که از ثقات محسوب می‌شد. وی دارای کتب بسیاری است».[14]
این بزرگوار، از نظر علمی دارای چنان مقامی بود که علمای دیگر به او اعتماد کامل داشتند و فتوایش را روایت تلقی می‌کردند.[15] علامه مجلسی(ره) در این‌باره چنین می‌گوید: «بسیاری از فقهای ما، کلام شیخ صدوق و پدرش (علی بن الحسین) را به منزله نص منقول قرار می‌دهند».[16]
تألیفات علی بن الحسین بن بابویه
این عالم بزرگ شیعی، در طول حیات پربرکت خویش، تألیفات فراوانی از خود به‌جای گذاشت. ابن ندیم می‌گوید: «به خط محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق) خواندم نص اجازه‌ای را که نوشته بود: اجازه دادم به فلانی نقل کتب پدرم را که تعداد آنها دویست کتاب است».[17] یکی از تألیفات وی، «الإمامة و التبصرة من الحیرة» است که به معرفی آن خواهیم پرداخت.
رحلت علی بن الحسین بن بابویه
شیخ طوسی درباره رحلت وی از عده‌ای از اهل قم نقل می‌کند: «در سالی که علی بن الحسین بن موسی بن بابویه درگذشت، در بغداد بودیم. ابوالحسن علی بن محمد سمری (نایب چهارم امام زمان) پیوسته درباره علی بن الحسین می‌پرسید، و ما در پاسخ می‌گفتیم: خبر سلامتی او را داریم. تا این‌که روزی همان پرسش همیشگی را مطرح کرد و ما همان پاسخ را گفتیم. فرمود: "آجرکم الله فی علی بن الحسین"، که در این لحظه از دنیا رفت. ما تاریخ را دقیقاً (ساعت و روز و ماه) یادداشت کردیم پس از هفده یا هجده روز خبر رسید که علی بن الحسین درگذشته است. تاریخ درگذشت او، همان بود که علی بن محمد سمری گفت».[18]
شبیه این خبر را نجاشی نیز نقل کرده، و در ادامه گفته است: درگذشت وی سال 329 ق است.[19]
آشنایی اجمالی با محتویات کتاب «الإمامة و التبصرة»
اصل این کتاب ارزشمند، دارای یک مقدمه و 23 باب است. در آخر کتاب هم استدراکاتی وجود دارد که مربوط به این کتاب و مؤلف آن نیست، بلکه به محقق کتاب - که روایات صدوق از پدرش را در رابطه با امامت امام زمان(عج)، نقل کرده است- مربوط می‌شود.[20]
در مقدمه این کتاب، درباره این‌که امامت از اصول بوده و احکام از فروع است و همچنین درباره غیبت امام مهدی(عج)، سرّ غیبت، بداء، نسخ و تفسیر بحث شده است.[21]
ابواب این کتاب به ترتیب عبارت‌اند از: 1. جانشینی از جانب حضرت آدم(ع)؛ 2. زمین از حجت الهی خالی نمی‌ماند؛ 3. امامت، عهدی از جانب خدا است؛ 4. خداوند عزّ و جلّ، امامت را به آل محمد(ص) اختصاص داده است؛ 5 تا 17. امامت در فرزندان امام حسین(ع)، است؛ 18. هر کس بدون امام بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است؛ 19. شناخت امام از منتهی شدن امر به سوی او، پس از درگذشت امام پیشین؛ 20. آنچه بعد از درگذشت یک امام(ع) بر مردم واجب است؛
21. کسی که یکی از امامان(ع) را انکار کند؛ 22. هرکس امام غیر الهی را با امام الهی شریک کند؛ 23. باب نوادر.
در خصوص موضوع «غیبت» امام زمان(عج)؛ مؤلف کتاب دست به ابداع و نوآورى زده است؛ ‏چرا که میان روش اهل حدیث که تنها بر نصوص اعتماد می‌ورزند و بین اسلوب متکلمان که به بحث آزاد و رهاى از قید و بند نصوص ملتزم‌اند، گرد آورده است؛ از این‌رو وى در مقدمه کتاب تمام فروض و تشکیکات را به روش متکلمان مورد بررسى قرار داده، سپس نتایج به دست آمده را براى رسیدن به محتواى نصوص به کار می‌گیرد. از سویى چونان حدیث‌شناسی محض به بررسى حدیث از جوانب مختلف پرداخته تا سرانجام به نتایج مورد نظر بر اساس تعبّد و انقیاد به سنت شریف معصومان(ع) دست یابد.
متأسفانه اثر حاضر دچار نقص و کاستى شده و بخشى که مرتبط با موضوع بحث؛ یعنى امام مهدى(عج) و غیبت ایشان است در دسترس نیست، اما خوشبختانه آن مقدار که از آن باقى مانده خط سیر بحث را به نحو کلى براى خوانندگان ترسیم می‌نماید و هدف اصلى مؤلف را از نگارش آن بیان می‌کند. این نقص و کاستى توسط محققان این اثر، با توجه به همان سیر بحث که مؤلف ترسیم نموده است، با عنوان «المستدرک للامامة و التبصرة من الحیرة» جبران گردیده و روایاتی که شیخ صدوق از پدر خود درباره امام مهدی(عج) نقل کرده، و در اصل این کتاب نبوده، جمع‌آوری شده است.
اهمیت و میزان اعتبار کتاب‏
ابن بابویه در تألیف کتاب «الامامة و التبصرة» از وجود علمایی؛ مانند: سعد بن عبدالله بن خلف اشعری، محمد بن یحیی عطار، احمد بن ادریس، عبدالله بن جعفر حمیری، حمزة بن قاسم، حسن بن احمد مالکی، علی بن ابراهیم و علی بن موسی بن جعفر الکمیذانی (یا «الکمیدانی») استفاده کرده است. همه این افراد از دانشمندان بزرگان و مورد اطمینان حدیث هستند.[22] غیر از علی بن موسی بن جعفر الکمیذانی که برخی او را ضعیف دانسته‌اند،[23] ولی او از کسانی است که محمد بن یعقوب کلینی - صاحب کتاب حدیثی کافی - از او روایت نقل کرده است. لذا او را توثیق کرده‌اند.[24]
با این‌که صحیح دانستن تمام روایات یک کتاب حدیثی - مانند «الامامة و التبصرة» - کاری است مشکل که نیاز به بررسی و تحقیق و صرف زمان طولانی دارد؛ ولی به‌طور کلی می‌توان اجمالاً گفت: این کتاب از چندین جهت دارای اهمیت بوده و کتابی مورد اطمینان است:
1. «الامامة و التبصرة من الحیرة» از منابع حدیثی ارزشمند و کهن در موضوع غیبت امام مهدی(عج) و مهدویت است که در دسترس ما قرار دارد؛ چرا که مؤلف متوفاى سال 329 ق است و حال آن‌که این آثار مهم دیگرى که در موضوع مهدویت نگاشته شده و موجوداند: «الغیبة» نعمانى (متوفای 360ق) و «کمال الدین و تمام النعمة» شیخ صدوق (متوفاى 381ق) و «کتاب الغیبة» شیخ طوسى (متوفاى 460ق)؛ همگى بعد از عصر ابن بابویه به نگارش درآمده‌اند.
2. این کتاب مشتمل بر روایاتى است که یا منحصر به فردند و یا کمتر در دیگر آثار حدیثى موجود یافت می‌شود.
3. علی‌رغم نقص موجود در آن، مشتمل بر احادیثی است که این احادیث می‌توانند به عنوان اصل و منبع روایاتى که در کتب متأخر درج شده در نظر گرفته شوند و ما از این طریق بتوانیم بسیارى از تحریف‌ها و تصحیف‌ها را در روایات موجود در آثار متأخر تصحیح و اصلاح نماییم.
 

[1]. ابن شهرآشوب مازندرانى، محمد بن على، معالم العلماء، ص 65، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة، 1380ق؛ آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏2، ص 341، قم، اسماعیلیان‏، 1408ق.
[2]. حسینى جلالى، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج ‏1، ص 365، قم، دلیل ما، 1422ق؛ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏2، ص 341.
[3]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 261، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش؛ نویهض، عادل، معجم المفسرین، ج 1، ص 358، بیروت، مؤسسة نویهض الثقافیة للتألیف و الترجمة و النشر، چاپ سوم، 1409ق.
[4]. افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، ج 2، ص 148، قم، چاپخانه خیام، 1401ق.
[5]. رجال النجاشی، ص 261؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمه، ج 3، ص 276، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[6]. یعنی؛ عالم و استاد و آن کسی که در نظر مردم از لحاظ علم، فضیلت، مقام، سن، مال و ... بزرگ است.
[7]. مستدرک الوسائل، الخاتمه، ج 3، ص 277.
[8]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 313، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[9]. طبسی، نجم الدین، لطفی، محمد مهدی، حدیث شناسی الامامه و التبصره من الحیره، مجله انتظار موعود، بهار و تابستان 1385، شماره 18، ص 185.
[10]. رجال النجاشی، ص 261.
[11]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 309، قم، دارالمعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.
[12]. رجال نجاشی، ص 261.
[13]. ابن ندیم بغدادی معتزلی، أبو الفرج محمد بن إسحاق، الفهرست، ص 242، بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، 1417ق.
[14]. طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال الطوسی)، ص 432، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ سوم، 1373ش.
[15]. عاملى(شهید اول)، محمد بن مکى‌، ذکری الشیعه فی أحکام الشریعة، ج 1، ص 51، قم، ‌مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول‌، 1419ق.
[16]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 10، ص 405، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[17]. ابن ندیم، الفهرست، ص 246.
[18]. کتاب الغیبه، ص 396.
[19]. رجال نجاشی، ص 262.
[20]. در بخش دوم نسخه چاپی «الإمامة و التبصرة من الحیرة» چنین آمده است: «المستدرک للامامة و التبصرة من الحیرة فی ما رواه الصدوق عن والده (المؤلف ره) فی تمام هذا الموضوع»؛ ابن بابویه، على بن حسین، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص 97، قم، مدرسة الإمام المهدى(عج)، چاپ اول، 1404ق.
[21]. ر. ک: الإمامة و التبصرة من الحیرة، مقدمه مؤلف، ص 7 – 18.
[22]. برای آگاهی از وثاقت تک تک این افراد ر. ک: رجال نجاشی، ص 140، 177، 219، 260 و 353؛ رجال طوسی، ص 370، 397، 389، 399 و 427؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص 26، نجف، المکتبة المرتضویه، چاپ اول، بی‌تا.
[23]. جابلقی، سید علی اصغر، طرائف المقال، ج 1، ص 210، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1410ق.
[24]. مستدرک الوسائل، الخاتمه، ج 8، ص 237.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • اگر انسان به مدت سه روز با کسی قهر باشد، آیا کار گناهی انجام داده‌است؟
    40883 گناه و رذائل اخلاقی 1392/04/09
    بر اساس آنچه از روایات به دست می‌آید، اگر به هر دلیلی میان دو برادر مسلمان کدورتی پیش آمد، باید از ادامه آن جلوگیری کرده و اقدام به آشتی و دوستی نمایند و در صورتی که امکان آشتی وجود داشته باشد، ادامه قهر، گناه به حساب می‌آید. عفو ...
  • چرا زنان نمی توانند لباس مردها را بپوشند؟
    23447 Philosophy of Religion and Law 1388/03/30
    ابتدا باید در نظر داشت برخی فقها این نوع پوشش را به طور مطلق حرام می دانند؛ برخی دیگر می گویند: اگر این نوع پوشش به شکل عادت و روش زندگی در آید حرام است. برخی نیز قیودات دیگری دارند.اما در مورد فلسفه و حکمت احکام الاهی ابتدا به ...
  • آیا چگونگی رشد جنین در شکم مادر و دمیده شدن روح به آن، در احادیث تشریح شده است؟
    19395 حدیث 1391/12/15
    روایتی که به صراحت به این موضوع بپردازد، در متون روایی مشاهده نشده است، اما در بعضی از روایات ضمن طرح مباحثی به این مسئله اشاره شده است؛ مانند این روایات: 1. «نَبْدَأُ یَا مُفَضَّلُ بِذِکْرِ خَلْقِ الْإِنْسَانِ فَاعْتَبِرْ بِهِ فَأَوَّلُ ذَلِکَ مَا یُدَبَّرُ بِهِ الْجَنِینُ فِی الرَّحِمِ ...
  • ظلم چیست و چه گناهانی ظلم هستند؟
    67267 گناه 1392/10/25
    ظلم دو معنا دارد؛ یک معنای عام که جامع همه‌ی رذایل بوده، و شامل ارتکاب هر یک از زشتی‌های شرعی و عقلی است. و معنای خاصی که انصراف به ضرر و اذیت رسانیدن به دیگران دارد، مواردی مانند: کشتن، زدن، دشنام دادن، غیبت و تهمت، دزدی و هرگونه ...
  • آیا در میان یاران ائمه(ع)، افرادی از نژاد کُرد نیز مشاهده می‌شود؟
    3621 اهل بیت و یاران 1400/01/25
    در پاسخ به این پرسش ابتدا باید به دو مقدمه توجه داشت:ارزش و کرامت انسان به نژاد، نسب، قوم، قبیله و... بستگی ندارد، چنان‌که خدای متعال فرمود: «إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ‏»؛
  • چرا در فرازهایی از قرآن کریم، پرسش‌گری‌ مورد نکوهش و توبیخ قرار گرفته است؟
    5965 تفسیر 1397/04/06
    قرآن کریم، هیچ‌گاه آن نوع از پرسش‌گری را که هدفش تنها افزودن بر دانش مفید باشد سرزنش نمی‌کند، بلکه تنها آن نوع از پرسیدن، مورد نکوهش قرآن است که به منظور لجبازی، حاشیه‌سازی و اموری از این دست باشد. در همین راستا: 1. آنچه در آیه 26 سوره ...
  • اگر شخصی به جای پول، چک شخص دیگری را به طرف مقابل بدهد و آن چک وصول نشود، این شخص مدیون خواهد بود یا خیر؟
    2943 خرید و فروش 1398/11/13
    در فرض سؤال، فروشنده چک مدیون نبوده و نسبت به خریدار بدهی نخواهد داشت؛ بلکه صادر کننده چک، مدیون خواهد بود، مگر این‌که در هنگام فروش چک شرط خاصی قرار داده شود و یا آن‌که از نظر عرف، شرط ضمن عقدی وجود داشته  باشد.گفتنی است؛ اگر ...
  • معنای «اصل غلبه» در فقه اسلامی چیست؟
    10464 مبانی فقهی و اصولی 1397/11/25
    اصل یا قاعده غلبه -که در فقه شیعه بیشتر با عنوان «الظّن یلحق الشّی‌ء بالأعمّ الاغلب» از آن یاد می‌شود[1]- عبارت است از: اشتراک بیشتر افراد عنوان کلی در یک صفت یا حکم، به طوری که گمان برود که داشتن آن ویژگی ...
  • راویان طبقه اول امام حسن مجتبی(ع) چه کسانی بودند؟
    8603 امام حسن مجتبی ع 1392/07/11
    ۱. راویان و اصحاب امام حسن مجتبی(ع) در کتاب‌های متعددی نام برده شده‌اند که شیخ طوسی حدود 40 نفر از اصحاب و راویان آن‌حضرت را در کتاب رجال خویش بر شمرده است. این اسامی عبارت‌اند از: أحنف بن قیس أصبغ بن نباتة أشعث بن سوار جابر بن عبد ...
  • فرق عدل در شیعه با معتزله چیست؟
    25148 جبر یا اختیار و عدالت پروردگار 1388/07/25
    هر دو مکتب شیعه و معتزله، عدل را به عنوان یکی از اصول مذهب خود اعلام می‌نمایند و هر دوی آنها به حسن و قبح عقلی معتقدند، بدین معنا که موضوعاتی وجود دارند که حتی اگر حکمی در ارتباط با آنها از جانب شرع مقدس نازل نشده باشد، ...

پربازدیدترین ها