جستجوی پیشرفته
بازدید
28380
آخرین بروزرسانی: 1394/07/16
 
کد سایت fa49737 کد بایگانی 61054 نمایه شیوه خواستگاری خدیجه از پیامبر(ص) و ازدواج آنها
طبقه بندی موضوعی تاریخ|زندگی خصوصی
اصطلاحات خدیجه بنت خویلد
گروه بندی اصطلاحات شخصیت‌ها
خلاصه پرسش
حضرت خدیجه خواستگار پیامبر اسلام بود و یا پیامبر، خواستگار ایشان؟
پرسش
بانو خدیجه(س) از حضرت رسول اکرم(ص)مستقیم خواستگاری کردند یا با واسطه؟
پاسخ اجمالی
بر اساس برخی نقل‌ها پیامبر اسلام(ص) با اموال خدیجه(س) و به وکالت از او، سفر تجاری موفقیت‌آمیزی به شام داشت که از آن‌پس، خدیجه دلبسته او شده و شخصی را - بدون آن‌که اعلام کند که او از طرف چه فردی آمده - نزد پیامبر(ص) فرستاد تا ببیند که آیا ایشان نیز تمایل به چنین ازدواجی دارد یا خیر؟ حضرت خدیجه پس از آن‌که تمایل حضرتشان را دریافت، شخصی را به صورت رسمی فرستاد و تمایل خویشتن را به ازدواج با ایشان اعلام کرد. پیامبر(ص) نیز از این موضوع، استقبال کرده و همراه عمویشان ابوطالب و تعدادی از بنی‌هاشم به خواستگاری خدیجه(س) رفت و این ازدواج شکل گرفت.
 
پاسخ تفصیلی
پیامبر اسلام(ص) قبل از رسالت، سفرهایی تجاری به شام داشت که یکی از آنها با اموال خدیجه(س) بود. مورّخان در ارتباط با این سفر چنین نقل کرده‌اند:
ابوطالب به پیامبر(ص) گفت تا به خدیجه پیشنهاد دهد که اموال خود را به او بسپارد تا با آنها تجارت کرده و در سود شریک یکدیگر باشند. پیامبر با آن‌که به چنین تجارتی بی‌میل نبود، اما از این‌که خود چنین تقاضایی کند سر باز زد. ابوطالب خود نزد خدیجه رفت و این پیشنهاد را مطرح کرده و گفت: چند برابر مبلغی که به دیگران برای تجارت می‌دهی، به محمد بده تا تجارت کند.
خدیجه گفت: اگر این تقاضا را برای افراد ناشناس می‌کردی، می‌پذیرفتم چه رسد به آشنایی که موجّه است! به دنبال آن، خدیجه مال التجاره‌ای به پیامبر داده و غلام خود به نام مَیْسَرَه را نیز با این سفارش همراهش کرد، تا گوش به فرمان ایشان بوده و احترام حضرتشان را در هر حال مراعات کند.[1]
البته، برخی منابع معتقدند که خود حضرت خدیجه پیشنهاد چنین تجارت و شراکتی را به پیامبر داد[2] و بیش از اموالی که به دیگران می‌داد به حضرتشان ‌پرداخت.[3]
این سفر تجاری، حاشیه‌هایی نیز داشت، از جمله آن‌که راهِبی پیامبر(ص) را دید و دانست که او همان پیامبر موعود است و این مژده را به گوش میسره نیز رساند.[4]
پیامبر در این سفر تجاری بسیار موفق بود.[5] میسره نیز نزد خدیجه رفت و گزارش سفر و ماجرای ملاقات با راهب نصرانی را به اطلاع او رساند.
خدیجه به لحاظ نسب، از افراد متوسط جامعه به شمار می‌آمد؛ اما از شرافت‌مندترین آنان بود و اموال بسیاری نیز داشت؛ به همین دلیل، افراد بسیاری خواهان ازدواج با او بودند.[6]
پس از آن‌که سفر تجاری شام نیز با موفقیت و امانت‌داری پیامبر(ص) به پایان رسید، خدیجه دلبسته آن‌حضرت شد و شخصی را پیش حضرتشان فرستاد(بدون این‌که بگوید از طرف خدیجه آمده است) تا از میل پیامبر به ازدواج با خدیجه آگاه شود.[7] حضرت خدیجه وقتی که پیامبر را مایل به ازدواج دید؛ فرستاده‌ای رسمی را با این پیام نزد حضرتشان فرستاد: «من به سبب خویشاوندى، شرف، امانت، نیک‌خویى و راست‌گویى‌ات به تو راغبم».[8]
پیامبر نیز جواب مثبت داد و به همراه ابوطالب و تعدادی از بنی‌هاشم به خواستگاری خدیجه رفتند.[9]
در ابتدای مجلس، ابوطالب به ورقة بن نوفل که از بستگان خدیجه بود گفت: «سپاس مخصوص پروردگار این خانه (کعبه) است، آن‌که ما را از نسل ابراهیم و فرزندان اسماعیل قرار داد و در حرم امنش جای داد و ما را داوران مردم قرار داد و این شهر را برایمان مبارک گرداند. براستی که برادرزاده‌ام با هیچ‌یک از مردان قریش مقایسه نمی‌شود مگر آن‌که از آنان برتر است، با هیچ مردی مقایسه نگردد جز آن‌که از او ارجمندتر است. اگرچه مال کم دارد ولی مال رزقی است بی‌دوام و سایه‌ای است ناپایدار. او و خدیجه خواستار یکدیگرند. ما نزد تو آمدیم تا او را – البته با رضایت و به دستور خودش – از شما خواستگاری کنیم. مهر هر مقدار بخواهید، نقد و نسیه آن برعهده من است. به پروردگار این خانه سوگند او آینده‌ای درخشان و آیینی فراگیر و دیدگاهی عمیق دارد». در نهایت، این خواستگاری به ثمر نشست و پیامبر با خدیجه ازدواج کردند.[10]
مهریه حضرت خدیجه
پیرامون مقدار مهریه حضرت خدیجه(س) نقل‌های گوناگونی وجود دارد:
برخی منابع؛ آن را دوازده اوقیه[11] طلا دانسته‌اند.[12] البته برخی نقل‌ها، مهریه تمام همسران پیامبر(ص) را از دوازده اوقیه بیشتر ندانسته‌اند.[13]
تعدادی دیگر از منابع، مهریه حضرت خدیجه را بیست شتر جوان عنوان کرده‌اند.[14]
براساس تمام این نقل‌ها؛ ‌مهریه به صورت عادی توسط پیامبر(ص) و یا ابوطالب تعیین شده بود. اما تعداد محدودی از منابع در ادامه ماجرا چنین آورده‌اند که پس از پایان سخنرانی ابوطالب، ورقه خواست لب به سخن باز کند، ولی هیبت مجلس او را گرفت، لکنت زبان پیدا کرد و نتوانست پاسخ ابوطالب را بدهد. خدیجه گفت: ای عمو! گرچه شما در امر شهود از خودم به من سزاوارتری اما [در تمام امور] از من به خودم سزاوارتر نیستی. ای محمد! من خودم را همسرت قرار دادم و مهر را نیز خودم از مالم می‌پردازم. بگو عمویت شتری نحر کند و ولیمه‌ای تهیه کند و تو در کنار همسرت قرار بگیر. در این هنگام شخصی گفت: شگفتا مهر بر دوش زنان است! ابوطالب به شدت خشمگین شد، از جای برخاست و گفت: اگر مردان همانند این برادرزاده من باشند، زنان به گران‌ترین قیمت و بزرگ‌ترین مهر، از ایشان خواستگاری خواهند کرد، اما اگر مثل شما باشند [زنان] جز با مهری گران همسر آنان نشوند.[15]
 

[1]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج 1،‌ ص 104، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق؛ قطب الدین راوندی، سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 140، قم، مؤسسه امام مهدی(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[2]. مقریزی، تقی الدین‏، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 1، ص 17، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق؛ و مشابه این روایت ر. ک: ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)،  ج 1، ص 41، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[3]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج2، ص 293، بیروت، دارالفکر،  1407ق.
[4]. إمتاع ‏الأسماع، ج ‏1، ص 17.
[5]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 23، بیروت، دارالفکر، 1409ق.
[6]. صالحی دمشقی‏، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، مقدمه، ص 9، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق.
[7]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 8، ص 101، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[8]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 281، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[9]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 98، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق.
[10]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 397- 398، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 140، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق.
[11]. هر اوقیه با چهل درهم برابری می‌کرده است. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، میر دامادی، جمال الدین،‏ ج 15، ص 404، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ سوم، 1414ق.
[12]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 510، تبریز، بنی‌هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[13]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق، فیضی، آصف،‏ ج 1، ص 85، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1385ق؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، غفاری، علی اکبر، ص 214، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[14]. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبدالحفیظ، ج 1، ص 190، بیروت، دارالمعرفة، چاپ اول، بی‌تا؛ سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، مقدمه، ص 9.
[15]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 375، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • آیا همانگونه که جنیان گناهکار وارد دوزخ خواهند شد، جنیان نیکوکار نیز به بهشت می‌روند؟
    14602 درایه الحدیث 1390/06/19
    آیات بسیاری نشانگر آن است که جنیان نیز مانند آدمیان مکلف بوده و در مقابل رفتار خود باید پاسخگو باشند و به جزای کردار خویش برسند.[1] پروردگار در سورۀ "رحمان" که در آن، آدمیان و جنیان را مخاطب قرار می‌دهد، تصریح می‌فرماید که "وَ لِمَنْ خافَ ...
  • گاهی تشهد در رکعت دوم را فراموش می کنم چه باید کرد؟
    208322 Laws and Jurisprudence 1391/04/06
    «اگر [در رکعت دوم] نمازگزار تشهد را فراموش کند و بایستد و پیش از رکوع یادش بیاید که تشهد را نخوانده، باید بنشیند و تشهد را بخواند و دوباره بایستد و آنچه باید در آن رکعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام کند.
  • خداوند در قرآن فرموده که رسولان از دانش غیب بهره‌مندند. چه دلیلی بر آگاه‌بودن امامان بر غیب وجود دارد؟
    9356 علم غیب 1393/11/07
    می‌دانیم دایره مأموریت پیامبر خدا(ص) و امامان معصوم(ع) محدود به مکان و زمان خاصى نبوده، بلکه رسالت آنها جهانى و جاودانى است، چگونه ممکن است کسى چنین مأموریت گسترده‌اى داشته باشد؟ در حالی‌که هیچ‌گونه آگاهى جز بر زمان و محیط محدود خود نداشته باشد؟ آیا کسى را که ...
  • منظور از «شرط خیار معلق» در معاملات چیست؟
    6596 خرید و فروش 1396/06/26
    یکی از شروطی که در قراردادها توسط ‏طرفین قرارداد مورد استفاده قرار می‌گیرد، شرطی است که به ‏موجب آن در فرض بروز حالتی خاص، به فردی که شرط را گذارده، اختیار ‏فسخ معامله در زمان معیّن را می‌دهد؛ ‏مثل این‌که فروشنده شرط ‌کند، چنانچه چک خریدار در موعد ...
  • آیا در نماز قرائت «ملک یوم الدین» به جای «مالک یوم الدین» جایز است؟
    16854 قرائت 1392/04/20
    توجه به این نکته لازم است که بیشتر فقها خواندن یکی از قرائت‌های سبعه(هفت‌گانه) را در نماز جایز می‌دانند، و حتی احتیاط را در این دانسته‌اند که نمازگزار تنها به قرائت‌های هفت‌گانه اکتفا نماید.[1] به همین جهت، فقها خواندن هر دو وجه؛ یعنی «مالک ...
  • یاد آوری خاطرات همسر مطلقه یا متعه ای که مدتش پایان یافته چه حکمی دارد؟
    9201 Laws and Jurisprudence 1390/03/12
    دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):اگر باعث تحریک شهوت شود، احتیاط در ترک است.دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):اگر موجب مفسده شود جایز نیست.دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):اگر فقط خودش فکر ...
  • آیا قدم زدن یا راه رفتن روی قبر جایز است؟ آیا مجازاتی دارد؟
    16892 Laws and Jurisprudence 1389/02/05
    از  دفاتر مراجع تا کنون جواب های زیر دریافت گردید:دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):معروف کراهت آن است.دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):راه رفتن بر قبر بدون ضرورت مکروه است. کفاره ای ندارد.دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ...
  • اگر کسی به شخص دیگری دروغ بگوید، آیا گفتن حقیقت بر ما واجب است؟
    6433 غیبت، توهین و تجسس 1396/05/11
    در اینگونه موارد، وظیفه شخص صرفاً – با وجود شرایط – نهی از منکر است و اعلام حقیقت لازم نیست، مگر در مواردی مهم؛ مثل اینکه اعلام حقیقت موجب حفظ جان یا آبروی فردی شود. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:
  • چرا نباید در عمق آفرینش اندیشید؟
    9508 ارتباط انسان با جهان 1390/09/01
    یکی از مسائلی که در قرآن و روایات به آن سفارش شده، تفکر در خلقت و آفرینش موجودات است.[1] امّا از تفکّر در ذات خداوند نهی شده است؛ مانند این که پیامبر ...
  • آیا تغییر در ذات ممکن است؟
    14558 معرفت شناسی 1394/11/24
    اگر منظور از تغییر ذات این باشد که موجوداتی که در طبیعت وجود دارند، داراى ماهیت یک نواخت نبوده و ذاتاً در حرکت‌اند و همواره تغییر ماهیت‏ می‌دهند، این مطلب مورد قبول است؛ زیرا بر اساس حرکت جوهری[1] طبیعت با تمام جواهر و اعراض ...

پربازدیدترین ها